تعريف و اهداف
اصطلاح بيهوشي (به انگليسي: Anesthesia) اولين بار در سال ۱۸۴۶ ميلادي توسط اليور وندل هلمز[يادداشت ۲] بر مبناي منشأ يوناني آن، يعني «بدون حس»، به ويليام مورتون[يادداشت ۳] پيشنهاد شد. البته، با توجه به اينكه برخي حواس اوليه حتي در بيهوشي عميق هم باقي ميمانند، مناسب تر است كه بيهوشي را يك وضعيت بيحركتي بدون درك فرض كنيم.[۱] به عبارت سادهتر بيهوشي از دست دادن حس درد يا آگاهي در يك عمل جراحي است. بيهوشي داراي اقسام موضعي، منطقهاي و يا به طور عمومي است و بسته به نوع عمل و شرايط سلامت فرد ممكن است متفاوت داشته باشد.[۲]
مفاهيم بيهوشي و فراموشي، با مفهوم خودآگاهي گره خورده است. به همين صورت، فرد ميتواند در طول بيهوشي، رؤيا (حالتي از خودآگاهي ذهني) ببيند و بدون وجود هيچ نشانهاي، از فرايند بيهوشي و اتفاقات رخ داده هنگام عمل، آگاهي داشته باشد. برآورد شده است كه حدود ۲۲ درصد از افراد، طي بيهوشي عمومي، خواب ميبينند و ۱ يا ۲ نمونه از هزار نفر، دچار آگاهي از بيهوشي ميشوند.[۳]253
بيهوشي در اتاق عمل سه هدف عمده دارد كه شامل موارد ذيل است:[۳]
ناهشياري (از دست دادن هوشياري و حافظه به صورت موقت)
بيدردي (از دست دادن حس درد)
شلي عضلاني
بين انواع بيهوشي و نحوه اثر آن تفاوتهايي وجود دارد. بيحسي منطقهاي، اثرات بيدردي را ايجاد ميكند، در صورتي كه بيهوشي با بنزوديازپينها اثرات آرامبخشي ايجاد ميكنند. بيهوشي عمومي ميتواند تمام اثرات بيدردي و آرامبخشي و فراموشي را ايجاد كند و در نهايت هدف آن رسيدن به شرايطي است كه روند جراحي بيمار به بهترين شكل و با كمترين ريسك انجام شود. رسيدن به اين هدف با استفاده از عملكرد متفاوت اما به هم پيوسته داروها بر روي سيستم عصبي بيمار انجام ميشود. به عنوان مثال اثرات خوابآوري داروها با اثر بر روي سلولهاي سيستم اعصاب مركزي و فعال كردن حالت خواب براي بيمار انجام ميشود
برچسب: ،